باید توجه کرد که: «تسع» در عربی به معنای نٌه و تاسع و تاسوعا به معنای نهم می باشد. چنانکه «عشر» به معنای ده و عاشورا به معنای دهم می باشد.
با آسمونی همراه باشید…
روزی حضرت موسی به خداوند عرض کرد:
ای خدای دانا وتوانا ! حکمت این کار چیست که موجودات را میآفرینی و باز همه را خراب میکنی؟ چرا موجودات نر و ماده زیبا و جذاب میآفرینی و بعد همه را نابود میکنی؟
خداوند فرمود : ای موسی! من میدانم که این سوال تو از روی نادانی و انکار نیست و گرنه تو را ادب میکردم و به خاطر این پرسش تو را گوشمالی میدادم. اما میدانم که تو میخواهی راز و حکمت افعال ما را بدانی و از سرّ تداوم آفرینش آگاه شوی و مردم را از آن آگاه کنی. تو پیامبری و جواب این سوال را میدانی. این سوال از علم برمیخیزد. هم سوال از علم بر میخیزد هم جواب. هم گمراهی از علم ناشی میشود هم هدایت و نجات. همچنان که دوستی و دشمنی از آشنایی برمیخیزد.
آنگاه خداوند فرمود : ای موسی برای این که به جواب سوالت برسی، بذر گندم در زمین بکار. و صبر کن تا خوشه شود.
موسی بذرها را کاشت و گندم هایش رسید و خوشه شد. داسی برداشت و مشغول درو کردن شد. ندایی از جانب خداوند رسید که:
ای موسی! تو که کاشتی و پرورش دادی، پس چرا خوشهها را میبری؟
موسی جواب داد: پروردگارا ! در این خوشهها، گندم سودمند و مفید پنهان است و درست نیست که دانههای گندم در میان کاه بماند، عقل سلیم حکم میکند که گندم ها را از کاه باید جدا کنیم.
خداوند فرمود: این دانش را از چه کسی آموختی که با آن یک خرمن گندم فراهم کردی؟ موسی گفت: ای خدای بزرگ! تو به من قدرت شناخت و درک عطا فرمودهای.
خداوند فرمود : پس چگونه تو قوه شناخت داری و من ندارم؟ در تن خلایق روح های پاک هست، روح های تیره و سیاه هم هست . همان طور که باید گندم را از کاه جدا کرد، باید نیکان را از بدان جدا کرد. خلایق جهان را برای آن میآفرینم که گنج حکمت های نهان الهی آشکار شود.
*خداوند گوهر پنهان خود را با آفرینش انسان و جهان آشکار کرد. پس ای انسان تو هم گوهر پنهان جان خود را نمایان کن.
تصاویر صفحه نخست روزنامههای امروز (دوشنبه، 10مهر) در قسمت ادامه مطالب، قابل مشاهده است:
به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری فارس، ژنرال «حلوصی آکار» رئیس ستاد ارتش ترکیه دیشب وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد.
این سفر در پاسخ به سفر اخیر هیات عالیرتبه نظامی جمهوری اسلامی ایران به مسئولیت سردار سرلشکر «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به کشور ترکیه انجام شده و پیش بینی میشود پیشبرد ت وافقات صورت گرفته در آنکارا، اوضاع منطقه بخصوص سوریه، مقابله با تروریسم، مرزبانی و مقابله با قاچاق و موضوع کردستان عراق ازجمله مباحثی باشد که در دیدارهای مقامات نظامی ایران و ترکیه در این سفر مورد گفتوگو و رایزنی قرار بگیرد.
بر اساس این گزارش، سردار «قدیر نظامی» معاون بینالملل ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، به هنگام ورود رئیس ستاد ارتش ترکیه به تهران، از وی استقبال کرد.
به گزارش فارس، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز بزودی به تهران سفر میکند
ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻭﻳﻨﺴﺒﺮﮒ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻗﻠﻌﻪ ﺍﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ به ناﻡ ﺯﻧﺎﻥ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﮐﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺟﺎﻟﺒﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺁن رﺍ ﺗﻌﺮﻳﻒ می کنند :
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1140 ﻣﻴﻼﺩﻱ ﺷﺎﻩ ﮐﻨﺮﺍﺩ ﺳﻮﻡ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺗﺴﺨﻴﺮ می کند ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﻠﻌﻪ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ.
ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺷﻤﻦ ﭘﻴﺎﻡ می دﻫﺪ ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﺪ ﻓﻘﻂ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺍﺯﻗﻠﻌﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﻱ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﻭﻧﺪ؛
ﺑﻪ ﺷﺮﻃﻲ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺣﻤﻞ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﻗﻴﺎﻓﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﻳﺪﻧﻲ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﻲ ﺩﻳﺪ ﻫﺮ ﺯﻧﻲ ﺷﻮﻫﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮐﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﻗﻠﻌﻪ ﺧﺎﺭﺝ می شوﺩ !... ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺠﺮﺩ ﻫﻢ ﭘﺪﺭ ﻳﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺣﻤﻞ می کرﺩﻧﺪ!
ﺷﺎﻩ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺵ می گیرﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﺧﻠﻒ ﻭﻋﺪﻩ ﻧﻤﻲ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ می دﻫﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ.
ﺍﻳﻦ ﻗﻠﻌﻪ ﺍﺯ ﺁن زﻣﺎﻥ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﻗﻠﻌﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ " ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ می شوﺩ.
ﺍین که ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﭼﻴﺰ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻧﺠﺎ ﭘﻮﻝ ﻭ ﭼﻴﺰﻫﺎﻱ ﻣﺎﺩﻱ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺍین که ﺍین قدﺭ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻋﺰﻳﺰﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻧﺪ ،ﺗﺤﺴﻴﻦ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰ ﺍﺳﺖ.
ﺩﻋﺎﮐﻨﻴﻢ ﺩﺭﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻧﻴﺰ ﺑﺎﺍﺭﺯش ترﻳﻦ ﺩﺍﺭﺍیی هاﻱ ﺩﻧﯿﻮﯼ ﻣﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﻋﺰﻳﺰﺍﻧﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛
ﻧﻪ ﭘﻮﻝ،ﺛﺮﻭﺕ،ﻣﺎﺷﯿﻦ،ﺧﺎﻧﻪ ،ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ... ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﺍین ها ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎن هاﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ
ﺑﺮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ« ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻥ»!
عاشورایی دیگر گذشت و داغی دیگر بر دل ها گذاشت!
عاشورا قلّه ای است بلند و شکوهمند که قرن هاست پیروز و سرفراز بر بلندای تاریخ بشر ایستاده و سرود پویایی و پایایی را در گوش زمان زمزمه می کند.
از این قُلّه رفیع رفعت دو خط موازی تا دامنه قیامت کشیده اند:
یکی خط سبز عزّت و دیگری خط سرخ شهادت .
زیست طیّبه هر مسلمان موحّد بر روی یکی از این دو خط استمرار دارد ، یعنی اگر می تواند در خطّ سبز عزّت می زیَد و گر نه در خطّ سرخ شهادت می میرد ....و راه سومی ندارد.
در این دو خط سبز و سرخ - عزّت و شهادت - نه رنگی از ریا دیده می شود و نه زنگاری از جفا .
در زیست طیّبه نه تعلّق به ناسوت راه دارد و نه تملّق به طاغوت.
ادامه مطلب ...نذر حتما فقط دادن غذا در روزهای خاص نیست، هر چند این کاری پر قدر است .
نذر یعنی عهدی با خدا...
می توان عهد بست:
1. تا چهل روز گفتار نیک داشته باشیم. خود به خود کردار نیک هم می آید.
2. می توانیم در جواب سوالاتی که نمی دانیم، سکوت کنیم،به جای آن که اطلاعاتی اشتباه دهیم.
3. می توانیم چند هسته میوه در باغچه خانه یا خیابان بکاریم و تا سبز شدن آن، از او نگهداری کنیم.
4. می توانیم موضوع خاصی را به دیگران آموزش دهیم.
5. می توانیم یک سال خرج تحصیل یک کودک نیازمند یا بی سرپرست را به عهده بگیریم.
6. می توانیم نذر کنیم هزینه داروی تهیدستی رو بدهیم.
7. می توانیم نذر کنیم یک ماه بدون عجله رانندگی کنیم.
8. می توانیم به بقالی یا سوپر مارکت محله بریم و بدهی های افراد ناتوان را پرداخت کنیم.
9. می توانیم هر جا چراغ روشن اضافه دیدیم، آن را خاموش کنیم.
10. می توانیم کتاب های بلا استفاده در خانه را به کتابخانه محل کار یا خانه هدیه دهیم.
11.می توانیم به دیدار سالمندان در سرای سالمندان برویم.
12. می توانیم با نشر این پیام دیگران را به تغییر دعوت کنیم.
هم اکنون عهدی با خدا ببندیم!
باید توجه کرد که: «تسع» در عربی به معنای نٌه و تاسع و تاسوعا به معنای نهم می باشد. چنانکه «عشر» به معنای ده و عاشورا به معنای دهم می باشد.
با آسمونی همراه باشید…
و نه مهر اداره ی پست روی آن بود. فقط نام و آدرسش روی پاکت نوشته شده بود.
او با تعجب پاکت را باز کرد و نامه ی داخل ان را خواند:
" پروین عزیزم،
عصر امروز به خانه ی تو می ایم تا تو را ملاقات کنم .
با عشق ، خدا "
پروین همان طور که با دست های لرزان نامه را روی میز می گذاشت. با خود فکر کرد که چرا خدا می خواهد
او را ملاقات کند؟ او که آدم همی نبود. در همین فکرها بود که ناگهان کابینت خالی آشپزخانه را به یاد
آورد و با خود گفت: : من که چیزی برای پذیرایی ندارم!". پس نگاهی به کیف پولش انداخت . او فقط هزار
و صد تومان داشت.
با این حال به سمت فروشگاه رفت و یک قرص نان فرانسوی و دو بطری شیر خرید. وقتی از فروشگاه
بیرون آمد، برف به شدت در حال بارش بود و او عجله داشت تا زود به خانه برسد و عصرانه را حاضر کند. در
راه برگشت، زن و مرد فقیری را دید که از سرما می لرزیدند. مرد فقیر به پروین گفت:" خانم ، ما خانه و
پولی نداریم. بسیار سردمان است و گرسنه هستیم. ایا امکان دارد به ما کمکی کنید؟"
پروین جواب داد: "متاسفم، من دیگر پولی ندارم و این نانها هم برای مهمانم خریده ام."
مرد گفت: " بسیار خوب خانم ، متشکرم" و بعد دستش را روی شانه ی همسرش گذاشت و به حرکت ادامه
دادند.
همان طور که مرد و زن فقیر در حال دور شدن یودند، پروین درد شدیدی را در قلبش احساس کرد. به
سرعت دنبال آنها دوید: " اقا خواهش می کنم صبرکنید" وقتی پروین به زن و مرد فقیر رسید، سبد غذا را
به آنها داد و بعد کتش را درآورد و روی شانه های زن انداخت.
مرد از او تشکر کرد و برایش دعا کرد. وقتی پروین به خانه رسید یک لحظه ناراحت شد چون خدا می
خواست به ملاقاتش بیاید و او دیگر چیزی برای پذیرایی از خدا نداشت. همان طور که در را باز کرد ، پاکت
نامه دیگری را روی زمین دید. نامه را برداشت و باز کرد:
" پروین عزیز،
از پذیرایی خوب و کت زیبایت متشکرم،
با عشق ، خدا "
ما در این پست برای شما فواید و خواص درمانی روغن نارگیل برای پوست صورت، درمان جوش، رشد مو، مژه و ابرو و نیز مضرات آن را ارائه کرده ایم.