عاشقان حسین (ع)

عاشقان حسین (ع)

از دیارشهرتاریخی لیدوما ((ممسنی))**************************اخبار روز شامل( علمی - فرهنگی - سیاسی - مذهبی -تاریخی - ورزشی -پزشکی -طنز)
عاشقان حسین (ع)

عاشقان حسین (ع)

از دیارشهرتاریخی لیدوما ((ممسنی))**************************اخبار روز شامل( علمی - فرهنگی - سیاسی - مذهبی -تاریخی - ورزشی -پزشکی -طنز)

حکایت های گلستان سعدی


داستانهای خواندنی


 

یکی از پادشاهان به بیماری هولناکی که نام نبردن آن بیماری بهتر از نام بردنش است، گرفتار گردید. گروه حکیمان و پزشکان یونان به اتفاق رأی گفتند: چنین بیماری، دوا و درمانی ندارد مگر اینکه زهره (کیسه صفرا) یک انسان دارای چنین و چنان صفتی را بیاورند (و آن پادشاه بخورد تا درمان یابد)

پادشاه به مأمورانش فرمان داد تا به جستجوی مردی که دارای آن اوصاف و نشانه ها می باشد، بپردازند و او را نزدش بیاورند.

مأموران به جستجو پرداختند، تا اینکه پسری (نوجوان) با را همان مشخصات و نشانه ها که حکیمان گفته بودند، یافتند و نزد شاه آوردند.

شاه پدر و مادر آن نوجوان را طلبید و ماجرا را به آنها گفت و انعام و پول زیادی به آنها داد و آنها به کشته شدن پسرشان راضی شدند. قاضی وقت نیز فتوا داد که: (ریختن خون یک نفر از ملت به خاطر حفظ سلامتی شاه جایز است.)

جلاد آماده شد که آن نوجوان را بکشد و زهره او را برای درمان شاه، از بدنش درآورد. آن نوجوان در این حالت، لبخندی زد و سر به سوی آسمان بلند نمود.

شاه از او پرسید: در این حالت مرگ، چرا خندیدی؟ اینجا جای خنده نیست.

نوجوان جواب داد: در چنین وقتی پدر و مادر، ناز فرزند را می گیرند و به حمایت از فرزند بر می خیزند و نزد قاضی رفته و از او برای نجات فرزند استمداد می کنند و از پیشگاه شاه دادخواهی می نمایند، ولی اکنون در مورد من، پدر و مادر به خاطر ثروت ناچیز دنیا، به کشته شدنم رضایت داده اند و قاضی به کشتنم فتوا داده و شاه مصلحت خود را بر هلاکت من مقدم می دارد. کسی را جز خدا نداشتم که به من پناه دهد، از این رو به او پناهنده شدم:

پیش که برآورم ز دستت فریاد؟        هم پیش تو از دست تو گر خواهم داد

سخنان نوجوان، پادشاه را منقلب کرد و دلش به حال نوجوان سوخت و اشکش جاری شد و گفت: (هلاکت من از ریختن خون بی گناهی مقدمتر و بهتر است.) سر و چشم نوجوان را بوسید و او را در آغوش گرفت و به او نعمت بسیار بخشید و سپس آزادش کرد. لذا در آخر همان هفته شفا یافت. (و به پاداش احسانش رسید.)

نظرات 4 + ارسال نظر
مهرانه پنج‌شنبه 14 تیر 1397 ساعت 19:31 http://dosekemohabat.blogfa.com

امام زمان (عج) می فرمایند: نادان ها و کم خردان شیعه و کسانی که به اندازه پر و بال پشه دین ندارند- با رفتار و گفتار ناشایست خود- ما را آزار می دهند .

مـولای من...
گـمانم عـمرم قـد ندهـد
بگـو وعـده ی دیـدار
کـمی
نزدیکـتر آیـد...
اللهم عجل لولیک الفرج

بسیار زیبا

engineer چهارشنبه 13 تیر 1397 ساعت 22:16

قشنگ ترین حس وقتیه که
یه اتفاق خوب برات میفته و

مطمئنی اون اتفاق یه پاداش
از طرف خدا بوده

و از خوشحالی فریاد میزنی
خدایا شکرت
الهی امروز اون اتفاق خوب براتون بیفته

ممنون و سپاس همچنین برای شما

engineer سه‌شنبه 12 تیر 1397 ساعت 20:35

تمام خستگی های هفته ات را برای پنجشنبه تلنبار نکن تا مجبور شوی آنها را در جیب جمعه بریزی و غروب که شد بگویی:چقدر دلگیر است!
هر شب موقع خواب،ذهنت را از خستگی و فکرهای مزخرف و از آدم هایی که شاید آن روز آینه دق ات بوده اند،خالی کن.
بیشتر به آدم های خوب زندگی ات فکر کن،
آدم های خوب، عجیب خستگی هایت را در می کنند.

عالی

mahnaz سه‌شنبه 12 تیر 1397 ساعت 09:02

خیلی وقته از همه کس نا امیدیم ولی نمی دونیم چرا خدا هم نمیبینتمون

سلام و درود
خداوند همه مارا می بیند و براعمال و رقتار ما ناظر است هرچه مصلحت باشد همان است

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.