عاشقان حسین (ع)

عاشقان حسین (ع)

از دیارشهرتاریخی لیدوما ((ممسنی))**************************اخبار روز شامل( علمی - فرهنگی - سیاسی - مذهبی -تاریخی - ورزشی -پزشکی -طنز)
عاشقان حسین (ع)

عاشقان حسین (ع)

از دیارشهرتاریخی لیدوما ((ممسنی))**************************اخبار روز شامل( علمی - فرهنگی - سیاسی - مذهبی -تاریخی - ورزشی -پزشکی -طنز)

خاک پاتم مادر!

دکتری برای خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت: 

به شرطی قبول می کنم که مامانت به عروسی نیاید!          

آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت:

در سن یک سالگی پدرم مرد و مادرم برای این که خرج زندگیمان را تامین کند، در خانه های مردم رخت و لباس می شست..حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است. نه فقط این، بلکه این گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است.به نظرتان چکار کنم؟!! 

استاد به او گفت: از تو خواسته ای دارم ؛به منزل برو و دست مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی .          

جوان به منزل رفت و این کار را کرد ،ولی با حوصله شستشوی دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود ،انجام داد..زیرا اولین بار بود که دستان مامانش درحالی که از شدت شستن لباس های مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید ، طوری که وقتی آب را روی دستانش می ریخت، از درد به لرز می افتاد.          

پس از شستن دستان مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: 

ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی! من مادرم را به امروزم نمی فروشم..چون اون دیروزش را برای آینده من تباه کرد!!    

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.