عاشقان حسین (ع)

عاشقان حسین (ع)

از دیارشهرتاریخی لیدوما ((ممسنی))**************************اخبار روز شامل( علمی - فرهنگی - سیاسی - مذهبی -تاریخی - ورزشی -پزشکی -طنز)
عاشقان حسین (ع)

عاشقان حسین (ع)

از دیارشهرتاریخی لیدوما ((ممسنی))**************************اخبار روز شامل( علمی - فرهنگی - سیاسی - مذهبی -تاریخی - ورزشی -پزشکی -طنز)

بوی عطر شکلات! (طنز)

پیرمردی در بستر مرگ بود. در لحظات دردناک مرگ، ناگهان بوی عطر شکلات محبوبش از طبقه پایین به مشامش رسید.

او تمام قدرت باقی مانده اش را جمع کرد و از جایش بلند شد.
همان طور که به دیوار تکیه داده بود، آهسته آهسته از اتاقش خارج شد و با هزار مکافات خود را به پایین پله ها رساند و نفس نفس زنان به در آشپزخانه رسید و به درون آن خیره شد.
او روی میز ظرفی حاوی صدها تکه شکلات محبوب خود را دید و با خود فکر کرد یا در بهشت است و یا این که همسر وفادارش آخرین کاری که ثابت کند چقدر شیفته و شیدای اوست را انجام داده است و بدین ترتیب او این جهان را چون مردی سعادتمند ترک می کند.
او آخرین تلاش خود را نیز به کار بست و خودش را به روی میز انداخت و یک تکه از شکلات ها را به دهانش گذاشت و با طعم خوش آن احساس کرد جانی دوباره گرفته است. سپس مجددا دست لرزان خود را به سمت ظرف برد که ناگهان همسرش با قاشق روی دست او زد و گفت:
دست نزن، آن ها را برای مراسم عزاداری درست کرده ام !

نظرات 2 + ارسال نظر
غزل از گیلان یکشنبه 2 مهر 1396 ساعت 14:46

دهه!
بیچاره پیرمرده! زنش چقده نامرده! از الان تو فکر و ذکر مراسم عزاشه!!
خخ!حالا چی میشه؟ پیرمرده میمیره؟!!

پیرمرد با خوردن شکلات جون گرفت
ولی با زدن قاشق روی دستش توسط زنش دیگه شیاد بمیره

بهاره یکشنبه 2 مهر 1396 ساعت 09:19 http://http://bahaveh.blogfa.com/

خخخخخ مرحوم به علت خوشبختیه زیاد دار فانی را وداع گفت

خخخخخخخ :

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.