بخونید آموزنده و بسیار زیباست
قطره عسلی بر زمین افتاد،مورچه ی کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود ،اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود،پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید...باز عزم رفتن کرد،اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی
را نمی دهد،پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد...
مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد.اما(افسوس)که نتوانست از آن خارج شود،پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت...در این حال ماند!
تا آنکه نهایتا مرد!
بنجامین فرانکلین می گوید:
دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آن که به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد، نجات می یابد،
و آن که در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود!
این هست حکایت انسان و دنیا