ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻭﻳﻨﺴﺒﺮﮒ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻗﻠﻌﻪ ﺍﻱ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ به ناﻡ ﺯﻧﺎﻥ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﮐﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺟﺎﻟﺒﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺁن رﺍ ﺗﻌﺮﻳﻒ می کنند :
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1140 ﻣﻴﻼﺩﻱ ﺷﺎﻩ ﮐﻨﺮﺍﺩ ﺳﻮﻡ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺗﺴﺨﻴﺮ می کند ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﻠﻌﻪ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ.
ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﺷﻤﻦ ﭘﻴﺎﻡ می دﻫﺪ ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﺪ ﻓﻘﻂ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺍﺯﻗﻠﻌﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺩﻱ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﻭﻧﺪ؛
ﺑﻪ ﺷﺮﻃﻲ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺣﻤﻞ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﻗﻴﺎﻓﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺩﻳﺪﻧﻲ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﻲ ﺩﻳﺪ ﻫﺮ ﺯﻧﻲ ﺷﻮﻫﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮐﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﻗﻠﻌﻪ ﺧﺎﺭﺝ می شوﺩ !... ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺠﺮﺩ ﻫﻢ ﭘﺪﺭ ﻳﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺣﻤﻞ می کرﺩﻧﺪ!
ﺷﺎﻩ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺵ می گیرﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﺧﻠﻒ ﻭﻋﺪﻩ ﻧﻤﻲ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ می دﻫﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ.
ﺍﻳﻦ ﻗﻠﻌﻪ ﺍﺯ ﺁن زﻣﺎﻥ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﻗﻠﻌﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ " ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ می شوﺩ.
ﺍین که ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺗﺮﻳﻦ ﭼﻴﺰ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻧﺠﺎ ﭘﻮﻝ ﻭ ﭼﻴﺰﻫﺎﻱ ﻣﺎﺩﻱ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺍین که ﺍین قدﺭ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻋﺰﻳﺰﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻧﺪ ،ﺗﺤﺴﻴﻦ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺰ ﺍﺳﺖ.
ﺩﻋﺎﮐﻨﻴﻢ ﺩﺭﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻧﻴﺰ ﺑﺎﺍﺭﺯش ترﻳﻦ ﺩﺍﺭﺍیی هاﻱ ﺩﻧﯿﻮﯼ ﻣﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﻋﺰﻳﺰﺍﻧﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛
ﻧﻪ ﭘﻮﻝ،ﺛﺮﻭﺕ،ﻣﺎﺷﯿﻦ،ﺧﺎﻧﻪ ،ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ... ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﺍین ها ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎن هاﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ
ﺑﺮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ« ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻥ»!
پس چقدر این زنها قوی بودن که توانسته بودن شوهر و پدر برادرانشان را کول بکنند
زن ها قوی نبودند بلکه به خاطر دوست داشتن یعنی وقتی که چیزی برای انسان عزیز و دوست داشتنی است قدرت جابجایی آن دو برابر می شود وحتی وزن آن چیز یا جسم خیلی سبک میشود
چقد جالب و زیبا واقعا عالی بود
با تشکر ازبازدید و حضورگرمتون
منم خندم گرفت!

خیلی داستان جالبیه و همینطور قشنگ بود
واقعا اسم قلعه زیباس
درود برشما
